یک فرصت استثنایی برای سینما / نگاهمان را فقط معطوف به جشنوارههای اروپایی نکنیم
تاریخ انتشار: ۴ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۱۸۵۵۶۰
یک فعال حوزه بینالملل سینما در پی اهدای جوایز جشنواره شانگهای به فیلم «قصر شیرین» رضا میرکریمی گفت: بعد از بُرد بزرگ سینمای ایران در جشنواره شانگهای به نظر میرسد که این امکان درحال بوجود آمدن است تا شاهد نمایش فیلمهای ایرانی به نحو شایسته در سینمای چین باشیم و این فرصتی استثنایی برای سینمای ایران است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کامیار محسنین همچنین با اعتقاد بر اینکه "پیام حسین انتظامی رئیس سازمان سینمایی برای موفقیت فیلم «قصر شیرین» بسیاراهمیت دارد" به ایسنا گفت: با اشارهای که ایشان به جلوه گاه مشرق زمین داشتند و جمله بسیار درستی در مورد اشتراکات تاریخی و فرهنگی بکار بردهاند که بخش مهمی از هویت جمعی ساکنان این قاره کهن را شکل داده است و اهمیت بسیار زیادی دارد.
وی ادامه داد: ریاست سازمان سینمایی از ابتدای حضور در شورای بین الملل تاکید و بررسی کردند که ما چگونه و چه کاری برای اکران فیلمهای ایرانی در خارج از کشور باید انجام دهیم که خوشبختانه امروز این پیگیریها به نتیجه رسیده است.
این منتقد سینما که در این دوره جشنواره شانگهای در هیات داوران رسانهای بخش راه جدید ابریشم عضویت داشت، همچنین گفت: چنین موفقیتی در کشوری مانند چین از اهمیت زیادی برخوردار است و فکر میکنم آقای انتظامی با تیزبینی و تیزهوشی به این نکته اشاره کردند که در کشوری مثل چین که اشتراکات زیادی داریم این اتفاق بزرگ رقم خورده و یک دری برای سینمای ایران در آن کشور باز شده است.
محسنین خاطرنشان کرد: امروز در مقطعی قرار داریم که بسیاری از فیلمهای سینمایی که با اهداف ویژه فرهنگی هنری ساخته میشوند و صرفاً برای بازار نیستند ممکن است برای بازگشت سرمایه در داخل کشور مشکلات زیادی داشته باشند. به همین جهت باید نگاه ویژه وجود داشته باشد تا گشایشی حاصل شود و فیلمهای ایرانی در خارج از کشور بیشتر دیده شود تا زمینه های اکران و علاقه مندی نمایش فیلم در کشورهای دیگر بوجود آید.
وی ادامه داد: این حضورهای جشنواره ای صرفاً یک اقدام فرهنگی نیستند بلکه یک اقدام در جهت بازاریابی نیز هستند اگر نمایش یک فیلم در یک جشنواره بتواند تا این اندازه بازتاب خوب داشته باشد که زمینه های علاقمندی مردم یک کشور برای تماشای فیلم خاص بوجود آورد طبعاً خریداران به پخش کنندگان فیلم مراجعه می کنند تا فیلم را خریداری کنند.
محسنین یادآور شد: اگر بخواهیم وضعیت سینمای ایران را بررسی کنیم به روشنی مشخص است که بسیاری از جشنواره های معتبر اروپایی از ابتدای سال میلادی فیلمهای ایرانی را نپذیرفتند. مشکل اساسی که درحال حاضر برای ما وجود دارد این است که اصولاً نگاهمان را معطوف به جشنواره های اروپایی کرده بودیم درحالیکه جشنواره های دیگری هم در زمره جشنواره های معتبر وجود دارند که می توانند نقش خیلی موثر و مهمی در جهت معرفی سینمای ایران به مجامع بین المللی ایفا کنند.
وی ادامه داد: اتفاق مهم این بود که یک شرکت پخش بین المللی بنام «ایرایماژ» از ابتدای سال توجه خود را بیشتر به جشنوارههایی در جاهای مختلف دنیا غیر از اروپای غربی معطوف کرد. از ابتدای سال میلادی سینمای ایران در دو جشنواره از ۱۵ جشنواره رده الف که امروز به اسم جشنوارههای رقابتی بینالمللی از آنها یاد میکنیم حضور داشتند. فیلم «سال دوم دانشکده من» ساخته رسول صدرعاملی که در جشنواره مسکو در بخش اصلی حضور داشت و جایزه بهترین بازیگر زن را کسب کرد و فیلم های ایرانی که در جشنواره شانگهای حضور پیدا کردند.
محسنین بیان کرد: در صدر این حضورها می توان به این نکته اشاره کرد که فیلم «قصر شیرین» در بخش اصلی جشنواره حضور داشت و بهترین جوایز جشنواره یعنی بهترین فیلم، کارگردانی و بازیگری را کسب کرد و توانست تیتر مجله های تخصصی سینمایی از جمله هالیوود ریپورتر، اسکرین و ورایتی را با این برد بزرگ به خود اختصاص دهد. متاسفانه جشنواره های غربی به نوعی با بی اعتنایی از فیلمهای ایرانی گذر می کردند اما در جشنواره شانگهای فرصتی پیش آمد تا سینمای ایران بار دیگر در صدر اخبار دیده شود. از طرف دیگر امروز بازاری که در سینمای چین داریم بازار وسیعی است که حتی فیلمهای آمریکایی برای ورود به این بازار که تعداد مخاطبان بسیار زیادی در انتظار نمایش فیلم در آن کشور هستند، باهم رقابت می کنند و حتی در بسیاری از موارد فروش اولین آخر هفته نمایش یک فیلم آمریکایی در چین بیشتر از خود آمریکا درآمد دارد. به همین دلیل، کشور چین و سینمای چین و بالطبع جشنواره های آن از اهمیت زیادی برخوردار است.
وی با بیان اینکه بازار فیلم چین بازاری است که ما به شدت از آن مغفول مانده بودیم، گفت: خوشبختانه تلاش های به عمل آمده نتیجه داد. بعد از بُرد بزرگ سینمای ایران در جشنواره شانگهای به نظر می رسد که این امکان درحال بوجود آمدن است تا شاهد نمایش فیلمهای ایرانی به نحو شایسته در سینمای چین باشیم و این فرصتی استثنایی برای سینمای ایران است.
محسنین خاطرنشان کرد: فیاپف (فدراسیون بین المللی اتحادیه تهیه کنندگان فیلم) جایی است که برای اولین بار قدم به میدان برای ارزیابی کیفیت جشنواره های سینمایی و همچنین تنظیم تقویم جشنوارهای گذاشت. تا چند سال گذشته این تقویم، جشنوارههایی را بنام جشنواره الف و رده یک بین المللی میشناخت و امروز نام الف را حذف کرده و عبارت جشنواره های رقابتی بین المللی را استفاده کرده است اما با این وجود بیشتر جشنواره ها خودشان با عنوان رده الف از جایگاه خودشان یاد می کنند. طبق تقویم فیاپف، ۱۵ جشنواره درحال حاضر در رده رقابت بین المللی هستند. در این میان، سه جشنواره هستند که در آسیا برگزار می شوند - شامل جشنواره بین المللی فیلم هند - گوآ، جشنواره بینالمللی فیلم توکیو و جشنواره بینالمللی فیلم شانگهای. به نظر می رسد با رایزنی هایی که با فیاپف صورت گرفته و حضور مستمر نماینده فیاپف در جشنواره جهانی فیلم فجر برای ارائه گزارش به مجمع، جشنواره جهانی فیلم فجر چهارمین جشنواره آسیایی در رده رقابتی بین المللی و یا همان رده الف خواهد شد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۱۸۵۵۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرگذشت غمانگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)
دهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته میشود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران میدانند. صدیقه (روحانگیز) سامینژاد بازیگر فیلم «دختر لر» پس از نقشآفرینی در نخستین فیلم خود آنقدر سختی دید که هرگز حاضر به تکرار این تجربه نشد.
به گزارش روزیاتو، نام روحانگیز سامینژاد که متولد سال ۱۲۹۵ در کرمان بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.
با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامینژاد به شهرت رسید اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.
فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سالها بیخبری و با تصاویری تکاندهنده از این ستاره سالهای دور سینما واکنشهای تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد:
زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سالهای پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روحانگیز سامینژاد مُرده است. من تا آن روز فکر میکردم روحانگیز سامینژاد باید سالها پیش مرده باشد. به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامینژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامینژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».
این کارگردان سینما همچنین گفته بود:
من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامینژاد را در فیلم تهامینژاد دیده بودم که گریه میکرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناسترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلیهای دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعهای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خود حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.
عباس بهارلو – مورخ و پژوهشگر سینما – در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخشهایی از آن آمده است:
وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامینژاد در آن نقش «گلنار» را بازی میکرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنشهای ناگواری برانگیخت، که بهدرستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچگاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامینژاد تصوری از آن واکنشها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر میداشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم میشد؟
گفته میشود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوششهایی را در زمینه ساخت فیلم انجام میداد و در اینباره بهارلو ادامه داده است:
بهموازات فعالیتهای سختکوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خانبهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جستوجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلویِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایشها و تعزیهها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سالها در فیلمهای اوگانیانس و مرادی ایفای نقش میکردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، بههمین دلیل موانع کمتری بر سرِ راه خود داشتند.
سپنتا موفق شد صدیقه (روحانگیز) سامینژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او بهعنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد.
«دختر لر» نخستین بار در سیام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیدهبان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت. سپس با یک دو هفته وقفه در همینسینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگهای خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را بهچشم ببینند.
ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامینژاد چنان انگشتنما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.
سامینژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامینژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.
از تهامینژاد نقل شده است:
اغلب بهطور کنترلنشدهای میخندید و در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانیهای متعصب او را مورد ضربوشتم قرارمیدادند و حتی بطری بهطرفش پرتاب میکردند. بهطوریکه همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.
درباره این چهره مستند دیگری با نام «روحانگیز سامینژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است.
سامینژاد در حالی در ۸۰ سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبهای با ایسنا گفته بود:
بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسلهای دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.
قدیمیهای معروف، بریدهاند و سعی میکنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سالها به آنها بیلطفی شده است و دل پرگلایهای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که میتوانست بازی کند. در یکی از برنامههای تلویزیونی هفت، بعد از سالها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید میبینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمیتوان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد اما سالها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او میتوانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی میکرد چه اتفاقی میافتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بیغمی وجود نداشت، میتوانست نقش یک پدر را بازی بکند.
کانال عصر ایران در تلگرام